کد مطلب:90334 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

کارنامه روزانه ی اهل تقوا











«و اما النهار فحلماء، علماء، ابرار اتقیاء و قد براهم الخوف بری القداح»

واژه ها

حلم: آهستگی، بردباری، حلیم، بردبار.

در اصطلاح علم اخلاق، نوع پنجم از انواع تحت جنس شجاعت، حلم است و آن عبارت است از اینكه نفس را طمانینتی حاصل شود كه غضب به آسانی تحریك او را نتوان كرد و اگر مكروهی به او رسد در شغب نیاید.

حلم آن است كه روان آدمی، پیوسته آرام باشد. در موقع خشم به آسانی تحریك نشود و هنگام مشاهده ی ناملایمی، مضطرب نگردد.

گفتنی است كه یكی از واژه هایی كه به مصدر خود، جمع بسته می شود، حلم است و جمع آن احلام و حلوم می باشد.

[صفحه 236]

علماء: جمع علیم یا عالم است و علم به معنای: دانستن، یقین كردن، ادراك، معرفت دقیق و یا دلیل بر كیفیات معینه و یا حضور معلوم نزد عالم، است. اگر به معنای دانستن باشد، به یك مفعول احتیاج دارد و به قیاس در مفعول آن با، افزایند و اگر به معنای یقین كردن باشد، دو مفعول می گیرد و اگر به باب افعال رود دارای سه مفعول است.

كلمه ی علم، به هر چه اضافه شود، همان را كاشف است، مانند: علم حدیث، علم كلام، علم فقه، ریاضی، اخلاق و جز آن.

بر: راست گفتن، گرامی داشتن كسی را، نیكی و بخشش، احسان، توسعه دادن در كارهای خیر و برالوالدین: «التوسع فی الاحسان الیهما»: بر والدین به احسان آنها وسعت دادن است.

تقی: پرهیزكار و به معنای ترسنده از خداست و مجازا پرهیزكار، ترسكار و جمع آن اتقیاء است. و فی بعض النسخ، بدل قوله علیه السلام «فحلماء» فحكماء بالكاف، فیفید اتصافهم بالحكمه: یعنی در بعضی نسخه های این خطبه، به جای حكماء با كاف، وجود دارد و بنابراین پرواپیشگان به حكمت اتصاف دارند. بدین جهت به معنای حكمت و حكیم اشاره نمودن (یعنی حكمت چیست و حكیم كیست) ضرورت دارد.

حكمت: دانایی، علم، عرفان و معرفت است.

[صفحه 237]


صفحه 236، 237.